بعدازظهر دل نشین روز جمعه ۱۰ شهریورماه، اکران فیلم «نامه‌ای به بهنام» در مجموعه موزه سینما باغ فردوس جمعی از خیراندیشان و داوطلبان خانواده بزرگ موسسه خیریه بهنام دهش‌پور را در کنار هم جمع کرد.

فرستنده و گیرنده نامه یکی بود، نامش بهترین نام و جمع داوطلبان وظیفه خطیر ارسال نامه از مبدا به مقصد را داشتند. چند دقیقه‌ای گذشت و متوجه شدیم که مبدا و مقصد نامه هم یکی است: قلب پر تپش و خستگی ناپذیر صدها جوان داوطلب و خیّر خیراندیش.

پیش از این یک بار از این فیلم نزد بهنامی‌ها رونمایی شده بود و اتفاقا کلیپی از اشک‌ها و امیدهای بهنامی‌ها نیز پیش از اکران دوباره فیلم، برای حضار در سالن فردوس به نمایش در آمد.

موسسه خیریه بهنام دهش‌پور از هیچ فرصتی برای اطلاع‌رسانی و انتشار واقعیت‌ها درباره راه‌های پیشگیری از سرطان و مبارزه و درمان عبور نمی‌کند، در این مراسم نیز داوطلبان بخش اطلاع‌رسانی و روابط عمومی مثل همیشه پر تلاش و نستوه، برای اطلاع‌رسانی و پاسخگویی به سوال مردم، حضوری گرم و امیدوارکننده داشتند.

فضای زیبای باغ موزه فردوس و خوش ذوقی مقامات این مجموعه دیدنی، مردم را به سمت کافی شاپ‌ها و غرفه‌های دیدنی صنایع دستی می‌کشاند و این بار بهنامی‌ها در قلب این فضای زیبا و آرامش بخش، درخشیدند.

بهنام مثل همیشه بود و مثل همیشه راهنمای داوطلبانی شد که آمده بودند برای خدمت.

پیش از اکران فیلم در فرصتی که هماهنگ و نصیب موسسه شده بود، از کارگردان جوان و کاربلد فیلم «نامه‌ای به بهنام» تقدیر و تشکر شد. او برای دلش، دل به بهنام داده بود و جز تشکری ساده وکوتاه چیز دیگری برای نگاه پاکش در اختیار نداشتیم. از بهنام گفتیم که همیشه در حیاط بیمارستان تجریش نگاهمان می‌کند، گاهی در ردای یک مددکار، گاهی در نگاه یک پرستار و گاهی در لباس بید مجنون کنار درب ورودی برای عرض خیر مقدم به خیّرین.

تماشاگران در سالن فردوس(هنر و تجربه)، از تماشای فیلم راضی بودند، چشمها خیس بود و لبخندی از جنس «شکر» و «تعهد» صورتشان را تزیین کرده بود.