![](https://behnamcharity.org.ir/wp-content/uploads/2019/09/آژانس-علاءالدین-2-3.jpg)
فرزندمان، هدیه اعتماد ما به خداوند بود
معصومه قنبرزاده پارسا، ۳۴ ساله و یکی دیگر از قهرمانان مبارزه با سرطان است. زن جوانی که از ۸ سال پیش به سرطان لنفوم(هوچکین) (نوعی سرطان که در سیستم لنفاوی یعنی بخشی از سیستم ایمنی بدن به وجود می آید) مبتلا شده و طی دوران درمان با فراز و نشیبهای زیادی روبرو شد. معصومه از طریق برنامه ماه عسل در تلویزیون با مادر و پدر بهنام و موسسه خیریه بهنام دهش پورآشنا شد واز ابتدای بیماری تاکنون برای کمک هزینه داروی گران قیمت و خارج از تعرفه بیمه که تا چند نوبت برایش تجویز شده بود، با واحد مددکاری خیریه درارتباط است. معصومه میگوید: رویای فرزند داشتن خواسته قلبی من و همسرم و چیزی بود که در همه دوران درمانم به آن فکر میکردم و هماکنون شغلم مادری است… تصویرسازیهای ذهنی معصومه در تمام دوران بیماری و درمانش بر مادر شدن متمرکز بود. حالا او نوزاد سه ماهه و سالمش را در آغوش دارد و پیامش به همه بیماران مبتلا به سرطان این است:
به خداوند اعتماد، اطمینان و توکل کنید. خودتان را باور کنید. با خود دوستی، امید به آینده روشن، تخلیه ذهن از افکار منفی و تصویرسازی از آنچه هدف و خواسته دلتان است، هیچ چیزی مانع از بهبودی شما نخواهد شد.
گفتوگو با معصومه عزیز را در ادامه میخوانید:
لطفا خودتان را معرفی کنید:
معصومه قنبرزاده، ۳۴ سال دارم. متولد تهرانم.تحصیلاتم کارشناسی ارشد حسابداری است. اما در حال حاضر می توان گفت که شغلم مادری است. مادر راستین هستم و از داشتنش بسیار خوشحالم.
چه زمانی متوجه بیماری خود شدید؟ روند درمان به چه صورت بوده و هست؟
تیر ماه سال ۹۰ با علائم سرفههای شدید و عکس قفسه سینه متوجه توده در کنار ریه شدم .تشخیص نهایی، لنفوم هوچکین بود. درمان شیمیدرمانی را شروع کردم. همزمان با شروع درمان در کنکور کارشناسیارشد پذیرفته شدم و سرکار هم میرفتم. پذیرش بیماری در ابتدا برایم سخت بود اما تلاش کردم و با شرایط پیش آمده کنار آمدم. یعنی توانستم به این پذیرش برسم و همزمان با درمان، زندگی روزمره خودم را هم ادامه بدهم. از اهدافم دست نکشیدم و درسم را هم ادامه دادم. دو ماه قبل از تشخیص بیماری با همسرم آشنا شده بودم و در این مسیر با وجود سرایت بیماری به سایر قسمتهای بدنم توانستم با همراهی همسر و خانوادهام در تمام این دوران دست از مبارزه برندارم.
![](https://behnamcharity.org.ir/wp-content/uploads/2019/09/معصومه-قنبرزاده-1.jpg)
با وجود بیماری به فرزنددار شدن فکر میکردید، آیا منعی در این زمینه وجود نداشت؟
من در دی ماه سال ۹۲ به دلیل شیمیدرمانی و پیوند مغزاستخوان که انجام دادم دچار یائسگی زودرس شدم، اما رویای فرزند داشتن همیشه در ذهنم بود و این خواسته قلبی من و همسرم بود.
در سال ۹۶ به روش IVF باردار شدم اما ۲ ماه بعد از بارداری،جنین سقط شد.
در زمان گذراندن دوره دیگری از درمان با وجود اینکه در شرایط یائسگی بودم، باردار شدم و به یاری خدا و کمک پزشک زنان با تخصص بیماری های پرخطر که تحت نظرشان بودم، فرزندم به روش سزارین و سالم به دنیا آمد.
تغییراتی که از زمان آگاهی از بیماری در سبک زندگی خودتان انجام دادید، چه بود؟
در تمام دوران درمان، به زندگی در حال و نگاهی به آینده فکر کردم.روحیه و امید از همه چیز مهم تر است.آخرین باری که به علت عوارض بیماری، در بیمارستان بستری شدم، به مچ بندی که اسمم رویش نوشته شده بود نگاه انداختم و تجسم کردم که نوبت بعدی، روی این مچ بند نام نوزادم نوشته شده.امید به آینده و بهبودی در همه لحظات همراهم بود.حضور همسرو خانواده ام در کنارم نیز که جای خود دارد و بسیار کمک کرد.
با موسسه چگونه آشنا شدید؟
از طریق برنامه ماه عسل در تلویزیون با مادر و پدر بهنام آشنا شدم و از ابتدای بیماری تاکنون برای کمک هزینه داروی گران قیمت و خارج از تعرفه بیمه که تا چند نوبت برای من تجویز شده بود با مددکاری خیریه درارتباط هستم.
![](https://behnamcharity.org.ir/wp-content/uploads/2019/09/معصومه-قنبرزاده-2.jpg)
حرف آخر و توصیه ای که برای بیماران در حال درمان دارید، چه هست؟
از موسسه خیریه بهنام دهشپور جهت حمایت از بیماران مبتلا به سرطان در طی دوره درمانشان برای تهیه دارو و بعضی از هزینههای جانبی بسیار سپاسگزارم و از اینکه بیماران را در مسیر درمانشان تنها نمیگذارند ممنون هستم.
توصیهام به بیماران، تغییر سبک زندگی است :پیروی از تغذیه سالم، مصرف میوه و سبزیجات، ورزش و از همه اینها مهمتر تقویت روحیه شخصی، اعتماد و توکل به خدا که باور قلبی من است.
و این باور که خودباوری،خوددوستی، زندگی در لحظه و امید به آینده، تخلیه ذهن از افکار منفی و تصویرسازی های مثبت ذهنی بسیار کمککننده است.