سبد خرید شما خالی است.

ماموریت سازمانی موسسه خیریه

بهنام دهش پور


مبارزه با سرطان در تمامی عرصه ها و حمایت از بیماران به دور از هرگونه تبعیض

افتخارات بهنام

ارتباط با ما

تهران، خیابان شریعتی،بالاتر از پل رومی، کوچه عاج ، پلاک ۷

از سوگند بقراط تا همراهی با بهنام

انسان تا مادامی که توان دارد، باید به مردم کمک و خدمت کند

در گرامیداشت اول شهریور روز پزشک، با دکتر حسین مدنی، متخصص رادیوتراپی و آنکولوژی به عنوان پزشک بهنام و عضو هیات موسس و داوطلب موسسه خیریه بهنام دهش پور گفتگویی انجام دادیم که با شما همراهان موسسه به اشتراک میگذاریم.

دکتر حسین مدنی، متولد ۱۳۲۳ زاده ارومیه و ساکن تهران هستند، ایشان تخصص رادیوتراپی و آنکولوژی خود را در سال ۱۳۵۸ از دانشگاه شهید بهشتی اخذ کردند و ریاست بخش رادیوتراپی آنکولوژی بیمارستان شهدای تجریش را به مدت ۲۵ سال عهده دار بودند. همچنین از سال ۱۳۷۴ تاکنون به صورت داوطلبانه، به عنوان عضو هیات موسس و سپس امنا با موسسه خیریه بهنام دهش پورهمکاری دارند و امروزه بیشتر وقت خود را به طبابت می گذرانند. در ادامه مطلب، شما را به مطالعه این گفت و گوی خواندنی دعوت می کنیم:


جناب آقای دکتر،چرا و چگونه وارد تخصص مرتبط با بیماری سرطان شدید؟

زمانی که من این تخصص را شروع کردم ۴ نفر بودیم که بعدها به دکترهای جوان آموزش دادیم. من از آقای حبیب اللهی رییس دبیرخانه وقت در مورد انتخاب رشته تخصصی مشورت گرفتم. ایشان تخصص رادیوتراپی انکولوژی را به من معرفی کردند و گفتند که رشته ای نوپا است. آقای دکتر شیبانی (رییس بیمارستان امام حسین)که در آن زمان همکلاسی بنده بودند نیز به من گفتند که چون شما این تخصص را انتخاب کردی من هم همین را انتخاب میکنم. اواخر آبان ۱۳۵۸ فارغ التحصیل شدم و از آذرماه همان سال در بیمارستان شهدای تجریش به عنوان متخصص رادیوتراپی مشغول به کار شدم.

آشنایی شما با بهنام چه زمان و چگونه بود ؟

پزشک بهنام در ایران من بودم. او به من گفته بود که دوست دارد یک کار خیر انجام بدهد. برداشت و شناختی که من از بهنام پیدا کردم، پسری نوع دوست و مهربان بود. یادم است یکبار با هم که صحبت می کردیم گفت که با دوستانش به رستوران هایی می رفتند که خلوت بود تا کمک کنند که کاروبار آن رستوران راه بیفتد و مشتریان خود را پیدا کند و بعد از اینکه این اتفاق می افتاد سراغ رستوران بعدی می رفتند. یعنی افکارش از اول هم کمک به مردم بود، خانواده اش نیز همینطور.

در زمان درمان بهنام بیمارستان شهدای تجریش به این شکل نبود و بخش رادیوتراپی انکولوژی بیشتر شبیه به درمانگاه بود، با دستگاه های خیلی قدیمی. ما تجهیز بخش را با کمک از دفتر مقام معظم رهبری و دفتر ریاست جمهوری وقت یعنی آقای هاشمی رفسنجانی آغاز کردیم و در این میانه و زمانی که در ابتدای فرآیندهای تجهیز و توسعه بخش بودیم، بهنام برای درمان به بیمارستان آمد و شرایط و فضا را به او نشان دادم. باتوجه به تجربه درمان خارج از کشور، اولین کاری که بهنام کرد برگزاری یک بازار خیریه و رسیتال پیانو در فرهنگسرای ارسباران بود و سومین برنامه برگزاری بازار شمع برای اهدای عوایدش به توسعه بخش بود که در همان شب متاسفانه بهنام فوت کرد. دوستان و آشنایان جمع شدند و راه بهنام را ادامه دادند. باوجود اینکه می توانستند نصفه رها کنند ولی نگذاشتند که این چراغ خاموش شود و آن را تا امروز روشن نگه داشتند. در آن سالها دست به دست هم دادیم و موسسه را راه انداختیم که در آن موقع مرکزی ابتدایی بود ولی امروزه جز موسساتی با سابقه درخشان محسوب میشود.

آیا به چشم اندازی که در آن زمان درباره موسسه داشتید، رسیدید؟

پایه و اساس این موسسه را خود بهنام بنا کرد و بعد از فوت بهنام، خانواده و دوستانش راه او را ادامه دادند، در واقع بانی اصلی خود بهنام بود. خوب، آن زمان خیلی ابتدایی این کار را شروع کردیم و اصلا نمی دانستیم که چه اتفاقی قرار است بیفتد. آیا خوب پیش خواهد رفت یا نه؟ بیشتر هیات مدیره خانم هایی هستند که با پشتکار و علاقه این کار را ادامه دادند و امروزه موسسه شناخته شده و با اعتباری هست و پولی حیف و میل نشده و با وجود جوانان بخصوص در واحدهای مختلف تا به حال خیلی موفق بوده است.

چه چیزی دربهنام دیدید که به او اعتماد کردید و خواستید که کمکش کنید؟

بهنام اولین باری که گفت میخواهد کار خیری را انجام بدهد راستش من فکر کردم که قصد دارد از ارث و میراثی که به او می رسد برای این کار استفاده کند ولی بعد متوجه شدم که هدفش خیلی بزرگتر و مهم تر از چیزی هست که فکر می کردیم. دوستانی که در هیات مدیره بودند را میشناختم و با همسرخانم لیلی رضایی (آقای دکتر مهرداد رضایی) از قدیم همکلاس بودم. طی چندسالی که با بهنام در ارتباط بودم از آنها شناخت پیدا کرده بودم و متوجه شده بودم که هدفشان کار صادقانه است.

الان کجا مشغول هستید؟

۲۵ سال رییس بخش رادیوتراپی انکولوژی بودم و پس از بازنشستگی، در حال حاضر در مطب و همچنین بیمارستان عرفان نیایش فعالیت دارم. باور دارم که انسان تا مادامی که توان دارد، باید به مردم کمک و خدمت کند. بیمارستان امید ارومیه نیز جزء بیمارستان های خوب خیریه است که استاندار وقت از من خواسته بود تا برای کمک رسانی به آنجا بروم. فرماندار وقت هم ۱۱ هزار متر زمین در اختیارمان گذاشت و من هم با پزشکانی که می شناختم صحبت کردم و این بیمارستان را راه انداختیم.

پیشنهادتان برای موسسات خیریه، مردم جامعه و پزشکان جوان چیست؟

خیرین عزیز و مردم جامعه کمک بکنند به خیریه ها و چشم داشتی نداشته باشند. همه مردم طبیعتا افکارشان مثل هم نیست. اگر جوانی به دنبال این است که از راه پزشکی ثروتی جمع بکند به جایی نمی رسد و موفق نمی شود، چون در این کار و این راه شما نباید دنبال این چیزها باشید هدف کمک به مردم است و کسی که میخواهد وارد این کار و حرفه شود باید به خاطر دل خودش این کار را انجام دهد و دنبال اجر آن نباشد.

دیدگاهتان را بنویسید