از اورلیوس تا ابولهول، از میترا تا بهنام
گزارشی از یک موزهگردی خاص و خاطرهانگیز
بسیاری از شهروندان فرانسوی وقتی میخواهند از برگ برندههای خود نسبت به سایر مردم جهان سخن بگویند در میان چند مورد مهم حتماً به داشتن موزه لوور در قلب کشورشان اشاره میکنند. حضور بیش از ۶۰ قطعه از آثار مهم این موزه در موزه ملی ایران برای علاقهمندان و دوستداران تاریخ و هنر یک غنیمت بود و در این مدت بسیاری از ایرانیان حتی به همین دلیل از شهرهای دور به تهران سفر کردهاند.
با توجه به هماهنگیهای صورت گرفته بین واحد روابط عمومی و ایمان روئیندژی مقرر شد در قالب سفرهای معروف به (خیریه سفر) بازدیدی از موزه لوور صورت گیرد و عواید آن به صورت صد در صد خیریه به موسسه خیریه بهنام دهشپور تعلق بگیرد.
در یک روز زیبای بهاری و در حالیکه موزه ملی ایران در هوای پاک پایتخت دلبری می کرد، همراه جمعی از این خیرین که هم کار نیک انجام داده بودند و هم کار فرهنگی، وارد بخش موزه دوره اسلامی شدیم که موقتاً در دل خود بیش از ۶۰ اثر از موزه لوور را جای داده است.
تسلط استاد روئیندژی در توضیح و تشریح آثار به قدری کامل و تأمل برانگیز بود که میتوان گفت جمعیتی حداقل سه برابر همراه جمع ما به راه افتادند تا از اطلاعات ناب این جهانگرد جوان و با دانش لذت ببرند.
پای تاریخ به میان کشیده شده بود و ایمان روئیندژی با توضیحات جذاب خود حتی کسانی را که علاقه زیادی به موزه گردی نداشتند، به سمت آثار جذب می کرد، اشراف وی در تشریح ویژگی آثار به حدی بود که حتی مقامات و کارشناسان موزه ملی ایران نیز با این جمع همراه شدند.
وقتی به مجسمه میترا و لوح معروف میترائیسم رسیدیم، شاید بتوان گفت در نقطه عطفایم موزه گردی قرار داشتیم، جایی که استاد روئیندژی با شوق بیشتری از این مهرپرستی و افتخار فلات مادری گفت و نگاه معنادار جمعیت حاضر در سالن به میترا در قاب هیچ عکسی زندانی نمیشد. این یک بهانه زیبا بود که در آن هم حرکتی فرهنگی صورت گرفته باشد و هم یک عمل خیرخواهانه انجام شود. در پایان نیز با مساعدت مسئول موزه و پیشنهاد ارزشمند ایمان روئیندژی روابط عمومی و داوطلبان موسسه خیریه بهنام دهشپور برای چند دقیقه از این موسسه و راه های کمکهای مردمی گفتند و از مردم خواستند سفرای خوبی برای این موسسه مردمی باشند تا بیش از پیش از آلام بیماران مبتلا به سرطان کاسته شود.