من یک داوطلب هستم

15 آذر 1394

2003

شنبه 14 آذر 94 بیمارستان شهداء تجریش به مناسبت روز جهانی داوطلب و با هدف ترویج کار داوطلبانه، میزبان جمعی از داوطلبان موسسه خیریه بهنام دهش‌پور بود. در این فعالیت داوطلبان ضمن اطلاع‌رسانی و توزیع محتوای آموزشی درمورد بیماری سرطان و معرفی موسسه به پرسنل و مراجعان اقدام به عیادت از بیماران و توزیع شیرینی در میان کادر اداری، درمانی و بیماران کردند.

یک نفر همیشه می‌گفت اگر درد را احساس کردی، پس تو زنده هستی. اما اگر درد دیگران را احساس کردی، تو یک انسانی و هستند یک سری از این انسان‌های مهربان که درد دیگران را به خوبی حس می‌کنند و هرگز ننشسته‌اند تا آدم‌های دیگر کار خیری را برایشان در نظر بگیرند. آن‌ها خودشان دست به کار شده‌اند. هم نیکوکاری می‌کنند و هم کار خیر را فرهنگ‌سازی می‌کنند.

جمعی از داوطلبان موسسه خیریه بهنام دهش‌پور با اهداف انسان دوستانه در تاریخ ۱۴ آذر اقدام به توزیع بروشورهای اطلاع رسانی درباره بیماری سرطان کردند؛ همچنین آنها با توزیع شیرینی بین بیماران و همراهان آن‌ها در بیمارستان شهدای تجریش از آنها عیادت کردند، پای صحبت هایشان نشستند و فضایی به دور از تنهایی و ناامیدی را بوجود آوردند؛ این‌ها‌‌ همان انسانهایی‌اند که علاوه بر درد‌های خودشان در زندگی، درد بیماران مبتلا به سرطان را نیز حس می‌کنند و از هر راهی که بتوانند برای حمایت از این بیماران تلاش می‌کنند. این بار آن‌ها به بهانه روز جهانی داوطلب آمده‌اند تا در زندگی خودشان و دیگران تغییر ایجاد کنند تا به خودشان یاداوری کنند که عضوی از روزگار هستند و به درد عضوهای دیگر هم اهمیت می‌دهند و به بیماران مبتلا به سرطان یاداوری می‌کنند که می‌توان از سرطان هم قدرتمند‌تر بود و آن‌ها در این راه تنها نیستند.

داوطلب های موسسه خیریه بهنام دهش پور در آخر نیز از احساس خود به عنوان داوطلب برای ما پیغام فرستاده‌اند. پیامی که به انسان‌های دیگر می‌گوید داوطلب ها هر‌گاه بخواهند می‌توانند اطرافشان را تغییر دهند چون ابتدا دید خودشان عوض شده است:

آتنا علی آقایی: کار داوطلبانه باعث می‌شود انسان در درون خودش احساس خوشایندی را تجربه کند چرا که کار داوطلبانه اثرات مثبتی را در زندگی هر فردی به جا می‌گذارد.
سینتیا غازاریان: هنگامی که به یک فرد دیگر کمک می‌کنم احساس می‌کنم آن لحظه از وجود خودم رضایت دارم که توانسته‌ام به نوعی مفید باشم و این حسی است که هیچ جای دیگر نمی‌توان تجربه ای مانند آن را احساس کرد.
نغمه نصیری: گاهی وقت‌ها آدم‌ها باید به درون خودشان رجوع کنند و آن وقت است که هر انسانی می‌فهمد انسان‌ها همه باید در کنار یکدیگر باشند و دست هم دیگر را بگیرند تا احساس کنند برای جامعه خود مفید هستند.
زهرا فلاح‌پور: فقط می‌خواهم دیگران بدانند همیشه نیکوکار بودن و کمک کردن به دارایی مالی نیاز ندارد و می‌شود از وقت و انرژی خود هم در راه کار خیر سرمایه گذاری کنیم.
آیدا دربندی: داوطلب بودن من به این دلیل است که فکر می‌کنم وظیفه هر انسانی است که به شکرانه دارایی‌هایش در حد توان خود به نیازمند‌ها کمک کند.
فهیمه بدخش: زمانی که می‌توانید دستی را بگیرید پس باید این کار را انجام دهید، اینکه در گرفتن دست یک نفر شریک باشی و لبخند یک انسان دیگر را ببینی با ارزش‌ترین هدیه‌ای است که در یک روز یک ادم می‌تواند به خودش بدهد.
مینو توکلی: خیلی از بیماران مبتلا به سرطان بیش از حمایت مالی نیاز دارند تا بدانند تنها نیستند و باید بدانند که ما در کنارشان هستیم.دلیل بودنم در اینجا رساندن همین پیغام به این انسانها است.
نیما فضل اللهی: در این دنیای پر مشغله و پر از درگیری که رفته رفته کمک به همنوع از یاد‌ها رفته است، اختصاص زمانی برای کمک به دیگران و زنده نگه داشتن حس انسان دوستی، وظیفه من است و هم کمک می‌کند تا خودم آرامش روحی و روانی داشته باشم.
میلاد کریمیان: من از وقتی به عنوان یک داوطلب در کنار بیماران هستم حس می‌کنم نه تنها می‌توانم برای بیماران مبتلا به سرطان قوت قلب باشم بلکه حالا امید را در زندگی خودم نیز احساس می‌کنم.
سالومه پدرام: از ته قلب خوشحالم که اینجا هستم و بودن در کنار انسانهایی که همه برای یک هدف تلاش می‌کنند برایم لذت بخش است و آن هدف این است که یک قدم کوچک برای حمایت از بیماران مبتلا به سرطان برداریم.